هنوز ...

من هنوز اول راه م.

هنوز ...

من هنوز اول راه م.


او


آدم ها گاهی خودشان را گم می کنند میان آرزوها و دل بستگی های دیگران ...

و گاهی هر چقدر هم دور رفته باشند،باز مسیرشان را،خودشان را پیدا می کنند:


اینجا را حتما بخوانید.





او



خب! انگار کسی در این سلایق با من شریک است :)


پراکنده تابستانی

او



یک روز تابستانی است.یک روز خوب تیرماه ...

که دوست قدیمم بعد از یکسال و خورده ای یاد دوست قدیمش کرد...

آن هم نیمه های شب که حتما به خاطر کودکش بیدار بوده.

هم سنیم.زود ازدواج کرد.هجده یا شاید نوزده ساله بودیم...

مرد از اقوام مادرش بود و تفاوت سنی شان نسبتا زیاد ...

زندگی اش را نگه داشت.به شهامتش و این همه صبری که نشان داد باید

یک خدا قوت می گفتم ...نگفتم.نشد که بگویم.زودتر از آنی که می توانست

رخ دهد،تماس های چند بار در هفته اش قطع شد.بعد هم دیگر ندیدمش ...

یعنی من می خواستم فقط .حالا به لطف پیامک های همگانی دوستانه و

عاشقانه،یادی کرده از دوست قدیمش ...و متقابلا پاسخش را هم دادم.

...

دیروز با زهرا صحبت می کردم.زهرا اصرار داشت که بگویم با یکی از دوستان

قدیم در ارتباطم.خب نیستم.من آدمی هستم که در هر محیط دوستان تازه

پیدا می کنم و مدت هاست یاد گرفته ام برای ادامه رابطه اصرار نکنم.آرامشم

بیشتر می شود.

...

 می شود سه سال ...عشق کم کم جایش را به دوست

داشتن می دهد.به درک کردن رفتارهای قدیم ...و اگر کسی مثل بانو باشد:

به تمرکز برخوبی ها ...به خاطره خندیدن های دی ماه چهار سال پیش ...

و چشمان خندانی که از همان لحظه ای که دیدمشان،دلم برایشان عجیب

تنگ شد ...



به نام خالق



بله ...اگر روزی داشتین از جلوی یک مجتمع قضایی معظم،ساعت ها

پس از تعطیلی آن، عبور می کردین و دیدین که یک بانوی خسته وکیل

طوری،دارد از پله ها پایین می آید بدانید که ایشان ،همین بنده می باشم

که از فرط علاقه به کار دیرتر از قاضی، مجتمع را ترک می گویم...

...

پ.ن:دیروز بیرون بودم و به صورت اتفاقی  رفتم گذشته رو دیدم.دیدن این فیلم من رابیشتر

از قبل در یادگیری فرانسه مصمم کرد...در کنار فیلمبرداری عالی و بازی

استثنائی برنیس بژو ،من نقش علی مصفا رو بسیار دوست داشتم...







او



«هر چه کمتر به پشتگرمی کسی نیاز داشته باشید،بیشتر می توانید دوستش داشته باشید.»



ترس را احساس کن ...اما کارت را انجام بده/سوزان جفرز/کامران بهمنی